سلام دوستان خیلی خوشحالم که با زیباتن آشنا شدم. یه سایت تخصصی برای اندام ایده آل
در وزن 66 کیلوگرم وارد گروه وزنی سبز میشم. ایشالله
برای خودم اراده و انرژی و برای شما هم موفقیت آرزو میکن
این خانم ، مربی ورزش منه، خانم جیلیان مایکلز که خودش از اضافه وزن زیادی رنج میبرده اما تونسته اینقدر خوب پیش بره که یکی از مطرح ترین مربی های تناسب اندام در سطح جهانیه.
نام کاربری: تاریخ 94/1/15 94/2/15 94/3/15 94/4/15 94/5/15 میزان تغییرات طی 4 ماه هنگامه وزن 72 69.5 68.5 دور بازو 27 27 26 هدف: ( کاهش وزن و کاهش سایز) دور سینه 101 100 100 دور کمر 85 83 82 توضیحات: دور باسن 106 100 98 دور ران 58 58 58
من در حال حاضر روزی یک ساعت با ویدئوهای ایشون ورزش میکنم.
و کلی وبسایت زیباتن رو زیر و رو کردم برای پیدا کردن رژیم متناسب به خودم.رژیم کنونی : کم خوری (پل مکنا) 2 خرداد تا 8 خرداد از وقتی با روش مکنا آشنا شدم میبینم که منطقی هست اما زمان بره. خلاصه که دلخوشیم به این ورزشه چون میدونم هر کاری بکنم با کمک به این ورزش موفقیتم چند برابر میشه.از دوستای گلم میخوام همچنان مصمم و با اراده باشن تا در کنار هم سبز بشیم.
چکیده ی روش مکنا:
1. زمانی که گرسنه هستی غذا بخور ، نذار ضعف فیزیکی کنی که دیگه نتونی جلوی خوردنت رو بگیری.
2. هر چیزی میخواهید بخورید نه آن چیزی که باید بخورید. نسبت به غذاهای مورد علاقتون برای خودتون حرص و ولع درست نکنید.
3. هوشیارانه بخورید، و از گذاشتن لقمه غذا در دهان لذت ببرید. عمل جویدن رو چندین برابر کنید مثلا 30 بار بجوید لقمه ی غذاتون رو. در زمان خوردن غذا قاشق چنگال یا ساندویچ را بر زمین بگذارید و وقتی دهان پس از 30 بار جویدن خالی شد، آنها رو به سمت دهان ببرید.
4. زمانی که احساس سیری کردید از غذا خوردن دست بکشید.* همیشه مقداری غذا در بشقابتان باقی بگذارید.*با کلام زیبا در مورد خود صحبت کنید و به خاطر چاقی خود الفاظ زشت و زننده در مورد خود به کار نبرید.من میتونم. دیگه دوست دارم خوش هیکل باشم
و نمیخوام به خاطر چاقی زیادم، رگال های فروشگاههای مورد علاقه م رو از دست بدم.
یکی از بدترین خاطرات عمرم که خیلی تحقیر شدم :
باهمسرم رفته بودیم به یکی از پاساژهای معروف کرج و میخواستم از این مانتوهای فوق العاده خوشگل و آلامد بگیرم ...همسرم پسرم رو نگه داشت تا من برم تو مغازه مورد علاقه م همینطوری در حال نگاه کردن به رگالها بودم که یکی از مدلها واقعا چشم نواز به نظرم اومد. گفتم ببخشید از این مدل سایز من دارید؟فروشنده که پسر جوونی بود یه نگاه تحقیر آمیز به سرتاپای من انداخت و گفت: خانوم نه این مغازه بلکه تو هیچ کدوم از این مغازه های این پاساژ، سایز شما از این مدل مانتوها پیدا نمیشه.واااااای انگار با تبر زدن تو قلب من.... آب جوش ریخت رو سرم.... فقط یادم میاد جلوی اون همه آدم خودمو کشوندم بیرون .باورتون نمیشه این 5 متر راه تموم نمیشد تا بیام بیرون. اومدم بیرون و از همسرم خواستم سریع از اون محیط دور شیم. فکر کنم همسرم فهمید داستان از چه قراره!فقط اشک بهم امون نمیداد. هر چی سعی میکردم لبخند بزنم سرعت خروج اشکام بیشتر میشد. نمیدونم! شاید اون پسر واقعا منظوری نداشت و قصدش واقعا تحقیر من نبود و میخواست اطلاع رسانی کنه. اما هر چی بود منو به خودم آورد .ممنونم که باعث شدی به خودم بیام
آشنایی بیشتر با زیباتنی ها
پاسخ به رایج ترین سوالات کاربران
اطلاعیه مدیریت سایت